رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) در روایتی می فرماید: إنّ هذه الأخلاق من اللَّه فمن أراد اللَّه تعالى به خيرا منحه خلقا حسنا و من أراد به سوء منحه خلقا سيّئا.
این اخلاق و صفات خوب از طرف خداوند است کسی که خداوند برای او خیری بخواهد به او اخلاق حسن می دهد و کسی خداوند نسبت به او اراده ی سوء داشته باشد به او اخلاق بد می دهد.
شخصیت انسان وابسته به اخلاق اوست و همین موجب فرق او با حیوانات می شود. صداقت، امانت، شجاعت، سخاوت، ایثار، دوست داشتن بندگان خدا، بیزاری از دشمنان خدا و مانند آن از محاسن اخلاق است.
اگر انسان این استعدادها را خراب کند از حیوانات هم پست تر است زیرا حیوان چنین استعدادی ندارد ولی انسان دارد و می تواند آن را خراب کند.
اما چگونه می توان صفات خوب اخلاقی را برای خود فراهم کرد؟
همواره ابتدا افعالی از انسان سر می زند مثلا انسان در مواردی چیزی به دیگران می دهد و اندک اندک این کار تبدیل به عادت می شود و به تدریج این عادت ریشه دار شده تبدیل به ملکه می شود و جزء وجود او می گردد. این شخص در این مرحله بدون اینکه زحمتی به خودش بدهد آن صفات اخلاقی خوب را انجام می دهد. رذائل اخلاقی مانند دروغ گفتن نیز به همین شکل است. تمام بدبختی ها به سبب علاقه به مال و منال و امثال این گونه هوی و هوس ها می باشد.
نکته ای در روایت فوق باید ذکر شود و آن اینکه اراده ی حسن و سوء خداوند نسبت به افراد بی دلیل نیست زیرا خداوند حکیم است و کارهای او روی حساب می باشد. خداوند بی دلیل و بدون ترجیح بلا مرجح برای کسی خیر یا شر نمی خواهد. بنا بر این انسان کارهایی کرده است که به وسیله ی آن مستحق شده که خداوند صفات خوب یا بدی را به او ببخشد. به همین دلیل دستور داده شده است که اگر کسی کار بدی کرده است سریعا باید توبه کند زیرا با توبه انسان کار بد را ترک می کند و نمی گذارد که در نهاد او به شکل ملکه در آید.