رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) می فرماید: آية المنافق ثلاث، إذا حدّث كذب و إذا وعد أخلف و إذا ائتمن خان.
یعنی نشانه ی فرد منافق سه چیز است: اگر سخن می گوید دروغ می گوید و و وقتی وعده می دهد، خلف وعده می کند و وقتی که امانتی به او می سپرند در آن خیانت می کند.
در حدیث مشابه دیگری می خوانیم:
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ثَلَاثٌ مَنْ كُنَ فِيهِ كَانَ مُنَافِقاً وَ إِنْ صَامَ وَ صَلَّى وَ زَعَمَ أَنَّهُ مُسْلِمٌ مَنْ إِذَا ائْتُمِنَ خَانَ وَ إِذَا حَدَّثَ كَذَبَ وَ إِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ ...
نفاق به معنای دوروئی و دو گانگی شخصیت و دوگانگی ظاهر و باطن است این در مقابل مؤمن موحد است که ظاهر و باطن او با هم یکی است.
کسی که دروغ می گوید: ظاهر و باطن او دوتا است زیرا به ظاهر راست می گوید و هر چه می گوید را به لسان صدق می گوید و حتی گاه در مقابل دروغی که می گوید قسم می خورد ولی در واقع باطن او چیز دیگری است.
همچنین است کسی که وعده می دهد و خلف وعده می کند زیرا به ظاهر می گوید که به وعده ی خود عمل می کند ولی در باطن عمل نمی کند.
همچنین است کسی که امانت می پذیرد زیرا به ظاهر می خواهد آن را حفظ کند و فردی امین و درستکار است ولی در باطن خائن می باشد.
بنا بر این هر سه مورد فوق از علائم دوشخصیتی بودن و نفاق در فرد است و به همین دلیل به این افراد منافق می گویند.
نفاق درجات دارد گاه ظاهر فرد مؤمن است و باطن آن کافر و گاه به شکل های فوق نمایان می شود.
دروغ شاخه هایی دارد، همچنین است خلف وعده و خیانت. گاه انسان به مردم دروغ می گوید، گاه به خودش دروغ می گوید یعنی خود را انسان خوبی می شمرد و حال آنکه خوب نیست. گاه افراد به خدا دروغ می گویند. مثلا در نماز به خداوند می گویند: فقط تو را می پرستیم و حال آنکه دروغ می گویند و هوی پرست و شیطان پرست هستند. در تشهد، در قالب سه تأکید می گوییم: (1) اشهد ان لا اله الا الله (2) وحده (3) لا شریک له. ولی در مقام عمل بت هایی مانند هوی و هوس و مقام و ثروت را می پرستد.
شاعر در این مورد می گوید:
بت ساختیم در دل و خندیدیم بر کیش بد برهمن و بودا را
یعنی خانه ی قلب ما بت خانه است و بعد بت پرستان را مذمت می کنیم.
همچنین خلف وعده شاخه های مختلفی دارد. گاه خلف وعده با مردم است گاه فرد با خودش خلف وعده می کند یعنی تعهد می کند که فلان سخن یا فلان کار را انجام ندهد و بعد خلاف آن عمل می کند و گاه این کار را با خدا انجام می دهد. یعنی عهد و نذر و یا قسم می خورد و بعد تخلف می کند.
امانت نیز شاخه های مختلفی دارد و در مورد مردم، دوستان، بستگان، و امانت الهی را نقض می کند. در آیه ی ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها﴾ گفته شده است که حکومت الهی و اسلامی خود یک امانت است که باید آن را به اهل آن سپرد تا نااهل متصدی حکومت نشود. همچنین دین و اسلام ما امانتی از ناحیه ی پیامبران و امامان است، فرزند صالح امانتی از جانب خداوند است که باید او را خوب تربیت کرد. رسوم و آداب صحیح امانتهایی از جانب پیشینیان ماست. همچنین است حوزه های علمیه که هزار سال روی آن کار شده و به دست ما رسیده است. کسی که در اینها خیانت کند منافق است حتی اگر اهل نماز و روزه باشد.
اگر این سه اصل رعایت شود، جامعه سالم می ماند و دنیا اصلاح می شود.