سنجش علمی آراء "بن باز" در شناخت سند احادیث با تاکید بر روایت «لعن الله زائرات القبور»
محمد علیدوست
مقدمه
در منابع روایی اهل تسنن، حدیثی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده است که آن حضرت فرمودند: «لعن الله زائرات القبور». اندیشمندان اهل تسنن در قبول یا رد روایت مذکور نظرات مختلفی ابراز کرده اند. هرچند برخی از وهابی ها این روایت را ضعیف دانسته اند اما گروه عمده ای از وهابی ها روایت مورد نظر را قابل پذیرش دانسته و بر اساس آن فتوا به حرمت زیارت قبور توسط بانوان صادر کرده اند. از وهابی هایی که این روایت را مورد پذیرش قرار داده است «عبدالعزیز بن عبدالله بن باز» است. وی روایت «لعن الله زائرات القبور» را بنیاد فتوای خویش مبنی بر حرمت زیارت قبور توسط زنان؛ قرار داده است.[1] از این که وی بر اساس روایت «لعن الله زائرات القبور» فتوای مذکور را نقل کرده است می توان پیش بینی کرد که نظری مثبت به این روایت دارد. از نظر بن باز روایت مورد نظر، صحیح می باشد. او می نویسد: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، بانوان را از زیارت قبور نهی و زنانی که به زیارت قبور می روند را لعن فرمود. از این رو زیارت قبور را می بایست تنها برای آقایان جایز دانست.
بن باز همچنین می افزاید: حکمت ممنوعیت زیارت قبور توسط بانوان را تنها خداوند متعال می داند. احتمال دارد زنان به خاطر این که از صبر کمتری برخوردار هستند، از این کار منع شده باشند و این رحمتی از جانب پرودگار برای آنان باشد. بر این اساس دیگر نیازی به زیارت قبور توسط بانوان نیست. چرا که در روایت صحیح چنین نقل شده است: «لعن الله زائرات القبور».[2]
در پژوهش پیش رو، روایت مذکور از دو جنبه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
الف) بررسی سندی؛
ب) بیان دیدگاه صاحب نظران.
بررسی سندی
ذکر اسناد روایت لعن الله زائرات القبور
در منابع روایی اهل تسنن از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) کلامی نقل شده است که آن حضرت فرمودند: «لعن الله زائرات القبور». این روایت را می توان با اسناد ذیل در منشورات روایی مشاهده کرد.
الف) حَدَّثَنَا قُتَيْبَةُ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الوَارِثِ بْنُ سَعِيدٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُحَادَةَ، عَنْ أَبِي صَالِحٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ.[3]
ب) أخبرنا محمد بن عبد الله بن الجنيد حدثنا قتيبة بن سعيد حدثنا أبو عوانة عن عمر بن أبي سلمة عن أبيه
عن أبي هريرة.[4]
ج) حَدَّثَنَا قَبِيصَةُ، عَنْ سُفْيَانَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُثْمَانَ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ بَهْمَانَ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ حَسَّانَ بْنِ ثَابِتٍ، عَنْ أَبِيهِ.[5]
بررسی طریق نخست:
هرچند روایت مورد نظر از سه صحابه نقل شده است اما مجامع روایی بیشتر به نقل ابن عباس توجه و آن را نقل کرده اند. در سندی که منتهی به ابن عباس می شود، ابو صالح وجود دارد. ابوصالح کنیه باذان یا باذام، غلام أم هانئ بنت أبي طالب، می باشد.[6] صاحب نظران معتقدند که نمی توان به احادیث وی اعتماد کرد و لذا احادیثی که از طریق او نقل شده، ضعیف پنداشته می شود. در ادامه نظر اندیشمندان اهل تسنن در مورد احادیث وی نقل می شود.
احمد بن حنبل: ابن مهدی، احادیث ابوصالح را ترک می کرد.[7] ابو حاتم احادیث وی را قابل احتجاج نمی داند.[8] نسائی معقتد است که ابو صالح، ثقه نمی باشد.[9] ابن المديني از قطان از ثوري نقل می کند که كلبي چنین گفته است: ابو صالح به من گفت، هر حدیثی که برای تو نقل کردم؛ دروغ بود.[10] جوزقانی او را متروک و ازدی او را کذاب می دانستند.[11] نکته شایان توجه آن است که ابن حبان معتقد بود ابوصالح در حالی از ابن عباس حدیث نقل می کرد که از او حدیثی نشنیده بود.[12] بر این بنیاد، طریق ابن عباس با ضعف جدی روبرو است و قابلیت احتجاج را نخواهد داشت.
بررسی طریق دوم:
در سند طریق دوم، عمر بن ابی سلمه بن عبدالرحمن بن عوف وجود دارد که به تصریح بشار عواد معروف و شعیب الارنؤوط توسط ابن المدینی، ابن معین، نسائی، ابن خزیمه، جوزجانی و ابن سعد، تضعیف شده است.[13]
بنابراین بر اساس تضعیفی که آنان نسبت به این راوی دارند، این طریق نیز صحیح نمی باشد.
بررسی طریق سوم:
در سلسله سند سوم، قبیصه بن عقبة بن محمد بن سفيان بن عقبة، وجود دارد. ابن معین معتقد است که قبیصه در تمام امور ثقه است مگر در روایاتی که از سفیان نقل کرده است. زیرا او در روزگار سفیان کودک بوده است.[14] مزی نقل می کند که قبیصه در زمان سفیان کودک بوده است و به این دلیل در ضبط احادیث با مشکل روبرو بوده است.[15] بر اساس قواعد علم حدیث در صورتی که جرح روات بصورت مفسر بیان شده باشد بر هر توثیقی رجحان خواهد داشت. لذا اساسا روایاتی که در سلسله سند آن قبیصه از سفیان وجود داشته باشد، حکم به ضعف آن روایت داده می شود. مگر آن که اسناد دیگری به آن ضمیمه شود تا حکم به حسن لغیره داده شود.
يكي دیگر از افرادی که در سلسه سند این روایت وجود دارد، عبدالله بن عثمان بن خثیم است. هرچند که گروهی او را توثیق کرده اند اما نسائی معتقد است که وی در حدیث قوی نمی باشد.[16]
اشکال دیگری که این سند با آن مواجه است، مربوط به عبدالرحمن بن بهمان می شود. هرچند که ابن حجر او را مقبول دانسته است اما بشار عواد معروف و شعیب الارنؤوط معتقدند که او مجهول است و تنها شخصی که از او روایت کرده عبدالله بن عثمان بن خثیم است و غیر او راوی دیگری از او روایت نکرده است. هم چنین ابن المدینی بیان کرده است که او را نمی شناسد.[17]
بر اساس آنچه بیان شد، در سلسله سند هر سه طریق روایت «لعن الله زائرات القبور» رواتی وجود دارد که موجب ضعف سند شده و نمی توان این روایت را صحیح دانست.
نظر اندیشمندان اهل تسنن پیرامون سند این روایت
بخش حاضر متکفل بیان نظرات اندیشمندان اهل تسنن و برخی از وهابیان در خصوص سند روایت «لعن الله زائرات القبور» می باشد. شایان توجه است که هرچند روایت مذکور ثابت باشد اما برخی از اندیشمندان اهل تسنن معتقدند این روایت بر اساس ادله دیگر نسخ و یا دلالت بر حرمتِ نوع خاصی از زیارت دارد. اما باتوجه به این که رسالت این پژوهش بررسی سند روایت فوق می باشد از ذکر مطالب دیگر خودداری می شود.
مسلم روايت «لعن الله زائرات القبور» را ثابت نمی داند.[18]
قرطبی معتقد است که آنچه در مورد نهی بانوان از زیارت قبور روایت شده، غیر صحیح می باشد.[19]
محمد صدیق خان قونجی با اشاره به این که در سلسله سند این روایت ابوصالح وجود دارد، به عدم صحت سند این روایت اشاره کرده است.[20]
بشار عواد معروف معتقد است که روایت مذکور، حسن می باشد.[21]
محمد بن محمد درويش از دیگر افرادی است که سند این روایت را ضعیف می داند.[22]
گفتنی است به غیر از عالمان سنی مذهب فوق، همچنین برخی از عالمان وهابی یا لااقل نزدیک به وهابیت نیز این نظرات جالبی را پیرامون سند روایت محل بحث بیان کرده اند که در ادامه به برخی از این نظرات نیز اشاره می شود.
نظر برخی از وهابی ها در خصوص سند این روایت
با درنگ در آثار وهابیت دریافت می شود که صحیح ندانستن روایت «لعن الله زائرات القبور» منحصر در میان اندیشمندان اهل تسنن نیست. بلکه همانطور که گفته شد برخی از چهره های سرشناس وهابیت این روایت را صحیح نمی دانند. در ادامه نظر برخی از اندیشمندان وهابیت ارائه خواهد شد.
الباني که خود در قامت یک وهابی است، معتقد می باشد روایت «لعن الله زائرات القبور»، ضعیف شمرده می شود.[23]
شعیب الارنؤوط هرچند که اصل حدیث را حسن لغیره می داند اما طریق ابن عباس را به دلیل وجود ابو صالح ضعیف می شمارد.[24]
عادل مرشد نیز همانند شعیب الارنؤوط اظهار نظر کرده است.[25]
محمد حسن عبد الغفار نیز همچون قونجی علت ضعف این روایت را وجود ابوصالح می داند.[26]
نتیجه گیری
بر اساس آنچه بیان شد مشخص شد که روایت «لعن الله زائرات القبور» دارای سه طریق است که در هر سه طریق رواتی وجود دارد که موجب ضعف سند می شود. در طریق نخست ابوصالح، در طریق دوم عمر بن ابی سلمه بن عبدالرحمن بن عوف و در طریق سوم قبیصه بن عقبة بن محمد بن سفيان بن عقبة وجود دارند که سبب ضعف طریق این روایت محسوب می شود. همچنین مشخص شد که جمع بسیاری از صاحب نظران در حوزه حدیث شناسی معتقدند که این روایت صحیح نمی باشد. اما بن باز در اظهار نظری که نسبت به سند این روایت دارد معتقد است که سند این روایت صحیح می باشد. از این روی حدیث شناسی بن باز محل تأمل قرار خواهد گرفت.